♥حضور تو آرامش من♥

وقتی احساس در کلام نمی گنجد،تـــــــ♥ــو به همین د و ستت دارم های کوتاه من بسنده کن

♥حضور تو آرامش من♥

وقتی احساس در کلام نمی گنجد،تـــــــ♥ــو به همین د و ستت دارم های کوتاه من بسنده کن

♥حضور تو آرامش من♥

تا "من" هستی و تنها به فکر خویش بی قراری و دل پریش. "او" که برایت همسری از جنس خودت آفرید، وجود طوفان زده ات در ساحل "ما" شدن آرمید. لیک این آرامش پایان راه نیست....«ما»نقطه پرواز تو برای رسیدن به «او»است.مقصد،تنها یک خانه است ،خانه ی دوست .

۱۸ مطلب با موضوع «حرفهای دلم» ثبت شده است

از بهار عاشقی مان شروع شد.از همان روز که گفتم یک سال به زبان ساده است...

به لطافتت هم رحم نکردند و نه حتی به نوازشگری آغوش مهربانت....

زیبایی یکی شدنمان و لذت خوشبختی مان را هم .....

و نفهمیدند که خیره شدن در زلال چشمانت تو فقط برای من است...

به صدایی که بی شک زیباترین ملودی دنیا در گوشم بود هم بی رحمی کردند...

و به آرزوی روز آغازمان طمع ورزیدند...

شاید آنها هم چون من جای دیگری برای پناه آوردن ندارند جز بیکران آغوش مهربانت و برای آنها هم عاشقانه آرامی است صدای تپش های قلبت آسمان من...

شاید نفهمیده اند اینها همه از عمق جان من است و فقط برای توست....

شاید نمیدانند راضی نستم.!!!





+ متن بالا جمع اکثریت پست های وبمه که ازشون کپی برداری شده ...حتی تو قسمت مالکیت معنوی بخش مدیریت میشه فهمید که چه کسی کپی کرده!ولی چه فایده؟؟؟

+ نمی دونم چرا اینقدر از این کار دلگیر شدم ...(از اینکه عاشقانه هام را دزدیدند!!!!!!)

+ اینها اگر چه کم ولی خیلی برام ارزشمند هستن...

+خیلی دلم گرفته....

+ تصمیم گرفتم با این وب خداحافظی کنم و دیگه دل نوشته هام را هیچ وقت توی نت نذارم...

+ به همین دفتر و خط ناخوشم بسنده میکنم ادامه نوشته ها که میخواستم برای حاجی بنویسم هم جاشون توی همین دفتر امن تره...

+ حاجی جانم شرمنده این تصمیم را تنهایی گرفتم...

+ان شاالله از این به بعد یه جور دیگه غافلگیرت میکنم...

+ خدانگهدار

  • ܓ✿ بانوی بهار

حال من خوب است مهربانم

این بغض ها که گاهی میشود اشک را اگر این چند روز یواشکی ریخته ام خودم هم دلیل اش را نمیدانم !!!رفتن از خانه ایی که انتخاب خودم نبود ؟یا شوق خانه ایی که دو نفری انتخابش کردیم ...



+سلـــــــــام با بسی بسیار تاخیرو عرض شرمندگی

+ دوشنبه اسباب کشی داشتیم ...

+مستاجری و اسباب کشی واسه من که از اول خونه بابا بودم و طعمش را نچشیده بودم خیلی سخت بود ولی آقاهی به خاطر شغل پدرشون از بس این طرف واون طرف بودن راحتتر با این موضوع کنار اود

+تقریبا وسایل را جابه جا کردم ...

+ بی بی مهربونم به خاطر همه چی ممنون به خاطر اون روز به خاطر اینکه زودی جوابمو دادی...به خداجونم هم بگو هزار بار شکر

+آقاهی مهربون این چند روز به خاطر من خیلی اذیت شدی شرمندتم مهربونم .خسته نباشی .خداقوت .


  • ܓ✿ بانوی بهار

یاد قَبِلتُ گفتنت آرامم می کند...

چنان با اُبُهَت و مردانه بود که دلم می خواست طنین صدای زیبایت جاودانه بماند...

خواسته ام اجابت شد...

هنوز فکر آن لحظه،صدایت را در گوشم طنین انداز می کند...

اصظرابها و اشکهای خود من نیز برایم فراموش ناشدنی است...

اشکهایی که با بله گفتنم خشک شد...

و دلی که به بودنت قرص شد...

و همه مبهوت که اینهمه گریه چرا؟؟؟





+راستش را بگویم بهتر است انگار

روزی گفتی یکی از استادهامان گفته دعاهایی هستند که بر دیگر دعاها حق وِتُو (ارجحیت)دارند.یادت هست گفتم :خب راست گفت ؟و تو بی توجه به حرف من داشتی حق وِتُو را معنا میکردی !!!همین چند روز پیش بود حتما یادت هست...

روزهایی در زندگی ام گذشت که به خاطر هر لحظه اش پشیمانم .در همان روزهای سختِ اشک و آه و ناله یکی در میان به خدا می گفتم من آرامش می خواهم ،من همانی را می خواهم که تو برایم کنار گذاشته ایی و چه شیرین اِنَ مَع العسر یسرا معنا شد برایم...

آن روز تو حق وِتُو را معنا می کردی و من غرق بودم از سپاس خدا که تو را برایم کنار گذاشته بود....

آرامشم،سالروز پیوند ابدی مان مبارک

  • ܓ✿ بانوی بهار

پاییز جان به خدا میسپارمت ...

با تمام خاطرات بدی که از تو داشتم امسال را سنگ تمام گذاشتی برایم ...

در همین برگ ریزان تو بود که مادر شدنم را حس کردم و برق شادی را در چشمان مهربان همسرم دیدم وقتی فهمید که پدر شده ...

پاییز جان خودت میدانی دلگیر بودنم از تو برای چه بود ...

ولی تمام شد ...

همین خاطره ی خوش برایم کافیست تا قدر زیباییهای مهربان خالق را بدانم ...

پاییز جان رفتی...به سلامت ...به خدا میسپارمت .اما قول میدهم اگر در سال های آتی زنده بودم آمدنت را به انتظار بنشینم...

و اما تو زمستان زیبا ...

خوش آمدی ....




+ دلم برای نوشتن تنگ شده بود .

+ چه حس زیبایی است احساس مادر شدن و چه محبت عمیقی است بین مادر و فرزندش ...

+ آقاهی حرفای در گوشی ات با نی نی رو دوست دارم همونایی کهبه من نمی گی ولی نی نی میگه...!

+حاجی مهربون به خاطر همه مهربونیات ممنون

+ وقتی حاجی کربلا بود و تو خونه تنها بودم همیشه تلوزیون روشن میکردم و با روضه ها هم نوا میشدم اشک میریختم و برای مجردا و اون هایی که دلشون میخواد مامان بابا بشن دعا میکردم وقتی حاجی زنگ میزد یکی یکی اسم دوستام رو میگفتم که با اسم براشون دعا کنه...وقتی حاجی برگشت دوتا خبر خوبم اومد...یکی از دوستام مامان شده بود و یکی از بستگان خبرای خوبی داشت...


  • ܓ✿ بانوی بهار

آخر انتظار سر رسید...

و چشمانم بعد از روزها در چشمانت گره خورد...

حتی زمانی کوتاه نتوانستم پلک بر هم بزنم ...

میترسیدم...

می ترسیدم چشم بر مهربانی چشمانت بسته بماند...

حتی لحظه ایی درنگ جایز نبود...

جای دیگری هم برای پناه آوردن نبود...

جز بیکران آغوش مهربانت...



+ وقتی انتظار را برای تو می کشم ،نقاش ماهری می شوم.زیبا می کشم.دیدنی و بی نظیر...

+ ایام تبلیغی محرم 14 روز طول کشید...کیلومترها باهم فاصله داشتیم...

+ چقدر نبودنت سخته

+ چهارشنبه 6/8/1394 منگنه میشه به روزهای خاص...روزی که بهترین خبر عمرمو شنیدم...

  • ܓ✿ بانوی بهار

تو آغاز مهربانی در قلبم و هدیه خداوند به وجود خسته ام...

آری ،تو راست می گویی...

کاش زودتر همدیگر را می یافتیم ...

کاش از همان روز اول لمس این دنیا دستان مهربانت را لمس می کردم...

کاش این همه دوری در میانمان نبود...

دلم برای همه روزهایی که بی تو و با فکر به هیچ و پوچ گذشت می سوزد...

کاش از روز آغازم تو بودی ...



+ از پاییز متنفرم از پاییز با تمام زیباییهاش.زرد شدن برگ درختا نا امیدم میکنه.آسمون که ابری میشه ابر سیاه بغض گلوم رو فشار میده.بادهای پاییز مضطربم میکنه.با بارون پاییز میبارم و خدا نکنه پاییز سردی باشه وگرنه دل بیچاره یخ میبنده.....

+ قرار دلم بی قرار توأم....یادش بخیر این پیامت آقاهی ...هنوزم وقتی میخونمش بی قرارت میشم...

+ الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علیه السلامعید سعید غدیر مبارک

  • ܓ✿ بانوی بهار

چه عاشقانه آرامی است ،صدای تپش های قلبت آسمانم ...

عجب آرامشی دارم وقتی قلبت ممتد مرا می خواند ...

و تن رنجورم را لبریز از عشق می کند ...

و چه زیبا جریان زندگی را به وجودم گوش زد می کند ...

میدانی آسمانم ؟

میدانی هُرم نفسهایت چقدر دل انگیز است؟

آری  هُرم نفسهایت دل انگیز است ...

دل گرمم می کنند در این عصر یخبندان...




+ نَفس بکش که برایت نَفَس نَفَس بزنم...ハートだよ。1つ のデコメ絵文字

+میدانی آسمانم گاه که در زلال چشمانت غرق می شوم آرامشی دارد این دل که .........Valentine smiley 193

+آرامشم:

باز بایدبه همین دوستت دارم های کوتاهم بسنده کنی،هنوز هم احساس در کلام نمی گنجد

  • ܓ✿ بانوی بهار

صدای آب بی گمان ذهن هر خسته جانی را التیام می دهد...

و صدای باران که آرامش جان عاشقان می شود...

و صدای پرندگان لذت بخش است در آن هنگامی که سرود محبت سر می دهند...

اما من امروز صدایی زیباتر شنیدم ...صدایی که آرام در گوشم زمزمه می شد...

صدایی که سر تا سر آرامش را به وجودم هدیه داد...

وقتی در گرگ و میش صبح بعد از نجواهای عاشقانه با رب محبوب صدای مهربان همسرم را می شنوم...

صدایی که خواسته یا ناخواسته آرام جان عاشقم شده...

صدایی که امروز زیباتر به گوشم آمد وقتی نوای العجل العجل برای ظهور نور سر می داد.وقتی؛دعای عهد در گوشم زمزمه می کرد...

بی شک این زیباترین ملودی دنیا بود...





+خواب دیدم مامان حاجی بهم یه انگشتر عقیق سرخ با یه روسری هدیه داد. ...

+ از شبنم عشق خاک آدم گل شد*صد فتنه و شور در جهان حاصل شد*صد نشتر عشق بر رگ روح زدند*یک قطره از آن چکید نامش دل شد...شکلک های شباهنگShabahang


  • ܓ✿ بانوی بهار

آب جوش آمده بود ...

چینی بند زده احساسم را پر کردم از او و عشق دَم کردم...

رنگ و بویش ناب است ...

و به قول بابا...

لَــب سوز است و لَــب دوز....



+این دلتنگی ها انگار تمومی نداره ...

+آقاهی بهونه گیری هام دست خودم نیست واسه مهربونیات ،واسه صبوری هات ممنونم ...

+بی بی مهربونم از زل زدنهای بی دلیلم به ضریحت خسته نشی ها ...

دلمو به پنجره ،پنجره هاش گره زدم...


  • ܓ✿ بانوی بهار

زن اگر حشره بود ،پروانه آفریده می شد...

.

.

.

.

پیله ایی که پروانه بشوی...

پیله ایی که برای پروانه شدن تلاش نکند ،پروانه هم که بشود پرواز نمی آموزد ...............




+خدایا من تمام تلاشم را میکنم...

+خدایا پروانه اگر پرواز نکند نباشد بهتر است...

+جمعه است و دلتنگی دم  غروب خداجونم عجل لولیک الفرج

  • ܓ✿ بانوی بهار